برخی از قسمت های این صفحه در نسخه مرورگر فعلی شما پشتیبانی نمی شوند. لطفا به نسخه مرورگر اخیر ارتقا دهید.

بازارهای ایالات متحده در 6 ساعت و 52 دقیقه باز می شوند

سلف اس اند پی

داو فیوچر

فیوچرز نزدک

راسل 2000 فیوچرز

نفت خام

نقره ای

یورو / دلار

10 سال باند

پوند / دلار

دلار / J

بیت کوین-دلار

رمزنگاری 200

100

نیکی 225

چرا تجزیه و تحلیل فنی کار می کند

تجزیه و تحلیل فنی یکی از پرکاربردترین ابزارهای معاملاتی در وال استریت است اما یکی از بحث برانگیزترین ابزارها نیز هست. معامله گران فنی قسم می خورند در حالی که معامله گران بنیادی اغلب به عنوان غیر منطقی و بی اثر نگاه می کنند.

در زیر نگاهی به تجزیه و تحلیل فنی است — و چرا حقیقت جایی در وسط است.

تجزیه و تحلیل فنی است?

معامله گران و سرمایه گذاران معمولا به یکی از دو اردوگاه تقسیم می شوند. معامله گران بنیادی سهام را بر اساس معیارهای مالی شرکت اصلی خریداری و می فروشند. تلاش می کنند ارزش را بر اساس معیارهایی مانند سود, درامد, رشد مشترک و بدهی تعیین کنند و سپس به دنبال سهامی بگردند که در بازار کم ارزش هستند.

معامله گران فنی به شرکت اصلی اهمیتی نمی دهند. در عوض معامله گران فنی فقط به نمودار سهام نگاه می کنند تا قیمت های گذشته خود را تجزیه و تحلیل کنند و تلاش کنند پیش بینی کنند که چه اتفاقی خواهد افتاد. معامله گران فنی تکیه بر الگوهای قیمت روند و سیگنال برای شناسایی زمانی که برای خرید و فروش سهام.

این ایده که یک الگوی خاص در نمودار سهام است هر گونه تاثیر بر اینکه معامله گران خواهد خرید و یا فروش که سهام ممکن است به نظر می رسد متضاد. با این حال سرمایه گذاران که تجزیه و تحلیل فنی را رد می کنند ممکن است به سادگی به این روش اشتباه نگاه کنند.

الگوهای موجود در نمودارها لزوما تصمیم گیری معامله گران را دیکته نمی کنند: در عوض این الگوها نمایشی بصری از روانشناسی بازار هستند.

شکل گیری محبوب نزولی سر و شانه را در نظر بگیرید. این الگو معمولا پس از یک رالی طولانی در بالای بازار شکل می گیرد. در نگاه اول ممکن است یک الگوی دلخواه به شکل نیم تنه فرد به نظر برسد. پس از نگاه دقیق تر شکل گیری سر و شانه است که در واقع یک نمایش بصری از یک تغییر در تفکر بازار در طول گذار از یک روند صعودی به یک بی تربیت شده بود.

روند صعودی با سهام مشخص می شود که مجموعه ای از اوج های بالاتر و پایین ترین سطح را ایجاد می کند و الگویی شبیه راه پله ایجاد می کند. هنگامی که روند صعودی به پایان می رسد, حجم خرید در بالاترین قیمت خسته است. دفعه بعد که سهام در تلاش برای بالا بردن قیمت بالا قرار می گیرد حتی قبل از اینکه با فشار فروش مواجه شود به بالاترین سطح قبلی باز نمی گردد.

در نتیجه سهام شروع به پایین رفتن از یک پله نزولی می کند و الگوی سر و شانه را تشکیل می دهد.

در این حالت الگوی سر و شانه پیش بینی نمی کند که سهام به کجا هدایت می شود. این یک نمایش بصری از تغییر در تقاضای خرید و فروش است. معامله گران فنی اغلب از این نوع سیگنال ها برای اطلاع رسانی تصمیمات تجاری خود استفاده می کنند. بدون سحر و جادو و یا افسون مورد نیاز است.

بخش دیگری از تجزیه و تحلیل فنی که باعث می شود تا حدودی کمتر قابل اعتماد ماهیت ذهنی خود است. در حالی که به طور گسترده ای پذیرفته شده رویکردهای عمومی به تجزیه و تحلیل فنی, اطلاعات از استراتژی را می توان بهینه سازی و تنظیم در راه تقریبا بی حد و حصر. در نتیجه اغلب به راحتی میتوان سیگنالهای متفاوت و حتی متناقض را از همان نمودار دریافت کرد که بستگی به چارچوب زمانی و روش تحلیل مورد استفاده دارد.

علاوه بر این, با توجه به اینکه چگونه تجزیه و تحلیل فنی محبوب است در وال استریت, یک مقدار مشخصی از موفقیت خود را به سادگی ممکن است خود انجام شود. به عنوان مثال صلیب میانگین متحرک ساده 50 روزه بالاتر از میانگین متحرک ساده 200 روزه یک سیگنال صعودی است که به عنوان صلیب طلایی شناخته می شود.

اگر معامله گران فنی کافی یک صلیب طلایی را به عنوان یک سیگنال صعودی ببینند سهام را خریداری می کنند. اگر الگوریتم های معاملاتی وال استریت شاهد افزایش حجم خرید باشند ممکن است سهام را نیز خریداری کنند. در نتیجه معاملات سهام نه لزوما به دلیل صلیب طلایی بلکه به دلیل نحوه تفسیر توسط معامله گران بالاتر است.

در واقع اثبات یا رد اثربخشی تجزیه و تحلیل فنی با توجه به ماهیت ذهنی دشوار است.

صرف نظر از اینکه شما در اصول و یا فنی تکیه, یک قطعه از مشاوره است که تقریبا هر معامله گر مناسب و معقول می دهد وجود دارد: عوامل بیشتر اطلاع رسانی به یک تجارت, بهتر. تجارت سهام یک هنر است نه یک علم.

اگر وجود دارد یک سیستم ثابت شده است که با این نسخهها کار در هر زمان تنها وجود خواهد داشت خیلی بیشتر میلیاردرهای در جهان است. تجارت موفق در مورد احتمالات و مدیریت ریسک است و اکثر معامله گران موفق قبل از تصمیم گیری برای خرید یا فروش سهام طیف گسترده ای از عوامل فنی و اساسی را در نظر می گیرند.