بسیاری از سرمایه گذاران از من پرسیده اند که نظر من در مورد این ادعا که "سرمایه گذاران می توانند از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام و تحلیل تکنیکال برای زمان بندی سهام استفاده کنند" چیست؟پاسخ ساده من همیشه این بوده است: "این مزخرف مطلق است."
من را اشتباه نگیریدهر دو روش دارای مزایای مربوط به خود هستند، اما آنها نیز بر اساس اهداف و مفروضات بسیار خاص توسعه یافته اند. و همین تفاوت هاست که مانع از ادغام این روش ها در یک روش تحلیلی واحد می شود.
با این حال، این بدان معنا نیست که سرمایه گذاران نمی توانند از هر دو روش در استراتژی سرمایه گذاری خود استفاده کنند. آنچه من در واقع می گویم این است که هر دو روش را می توان به کار گرفت اما فقط در سطح نمونه کارها و نه در سطح روش شناسی. این اساساً به این معنی است که شخص می تواند وجوه خود را به دو مجموعه تقسیم کند و یک روش سرمایه گذاری را برای هر استخر مربوطه اعمال کند، اما نمی تواند با استفاده از یک روش برای انتخاب سهام احتمالی و روش دیگر برای ورود و خروج زمان از آن، این دو روش را در یکی ترکیب کند. موجودی.
چرا روش ها نمی توانند «ادغام شوند»؟چگونه می توانید این روش ها را در سطح نمونه کارها ترکیب کنید؟تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال واقعاً درباره چیست؟تحقیقات SIAS چگونه از این روش ها استفاده می کند؟توضیح خواهم داد.
تجزیه و تحلیل فنی و بنیادی - آیا آتش و آب می توانند مخلوط شوند؟
تحلیل فاندامنتال و تکنیکال واقعاً در مورد چیست؟برتون مالکیل این دو روش تحلیل را به خوبی در کتاب خود "یک پیاده روی تصادفی در پایین وال استریت" توضیح داد.
مالکیل توضیح داد که یک تحلیلگر فنی نمودارهای سهام را برای پیشبینی زمان مناسب برای خرید یا فروش سهام میسازد و تفسیر میکند، در حالی که یک تحلیلگر بنیادی از "اصول نظریه بنیان شرکت" برای انتخاب سهام جداگانه استفاده میکند. در حالی که تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که بازار تنها 10% منطق و 90% روانشناسی است، تحلیلگران بنیادی جهت مخالف را در پیش می گیرند – تنها به 10% روانشناسی و 90% منطق اعتقاد دارند. این تفاوت اساسی اولین نشانه دو قطبی بودن این دو روش است.
تحلیل تکنیکال حول دو فرض اساسی می چرخد. اولاً، تحلیلگران فنی معتقدند که تمام اطلاعات موجود در مورد شرکت، مانند سود و سود سهام، قبلاً در قیمت بازار شرکت منعکس شده است. ثانیاً، آنها معتقدند که قیمت ها تمایل به حرکت در روند دارند. بنابراین، «یک چارتیست واقعی حتی اهمیتی نمی دهد که بداند یک شرکت در چه تجارت یا صنعتی است، تا زمانی که بتواند نمودار سهام آن را مطالعه کند». برای یک تحلیلگر فنی، "اطلاعات اساسی در مورد سود و سود سهام در بهترین حالت بی فایده و در بدترین حالت یک حواس پرتی مثبت در نظر گرفته می شود".
در حالی که تحلیلگر فنی فقط به قیمت سهام علاقه دارد، "نگرانی اصلی اصولگرا این است که یک سهام واقعاً چه ارزشی دارد". برای یک تحلیلگر بنیادی، قیمت تنها پس از برآورد ارزش ذاتی یک شرکت برای تعیین اینکه آیا خرید (یا سرمایه گذاری) خرید خوبی است یا خیر، مهم است. ارزش ذاتی با توانایی شرکت برای اضافه کردن ارزش بیش از هزینه سرمایه تعیین می شود.
اگرچه یک تحلیلگر بنیادی می تواند ارزش یک شرکت را تخمین بزند، اما قادر به تخمین دوره زمانی نیست که قیمت به آن ارزش همگرا می شود. برای یک تحلیلگر بنیادی، سرمایه گذاران همیشه منطقی نیستند و بنابراین قیمت ممکن است همیشه ارزش شرکت را منعکس نکند. در نتیجه فرصت هایی برای خرید شرکت های خوب با قیمت های ارزان وجود دارد. چه زمانی سرمایه گذاران متوجه خواهند شد که گوهری را از دست داده اند؟پیش بینی آن سخت است. احتمالاً به همین دلیل است که وارن بافت سهام خود را "برای همیشه" حفظ می کند.
این دو روش فقط در سطح متدولوژی ترکیب نمی شوند زیرا تجزیه و تحلیل فنی فرض می کند که قیمت ها تمام اطلاعات موجود را منعکس می کنند ، تجزیه و تحلیل اساسی فرض می کند که قیمت ها ممکن است نباشد. یک تحلیلگر اساسی یک تماس سرمایه گذاری به سهام می دهد زیرا قیمت اشتباه است و بنابراین شکاف بین قیمت و ارزش وجود دارد. در حالی که یک تحلیلگر فنی فرصت هایی را در روند مشخص می کند زیرا قیمت تقریباً همیشه مناسب است. این گفته که می توان از تجزیه و تحلیل اساسی برای انتخاب سهام و تجزیه و تحلیل فنی به سهام زمان استفاده کرد ، صرفاً متناقض است.
تجزیه و تحلیل اساسی | تجزیه و تحلیل فنی | |
تمرکز تحقیق | مقدار | قیمت |
توجه به | شرکت | بازار |
فرض شرکت کنندگان | منطقی تر از روانشناختی | روانشناختی تر از منطقی |
بازه زمانی سرمایه گذاری | ناشناخته | قابل تعیین |
اطلاعات مربوط به شرکت | مهم | حواس پرتی بی فایده/مثبت |
قیمت تمام اطلاعات مربوط به شرکت را منعکس می کند | نه تمام وقت | آره |
اگرچه دو روش تجزیه و تحلیل نمی توانند در سطح متدولوژی ترکیب شوند ، به این معنی نیست که باید "تک همسری" تمرین کرد. هر دو تحلیل اساسی و فنی کاربردهای خود را دارند و می دانند که چگونه و چه زمانی از هر روش استفاده می کنند مهمتر از تلاش برای قرار دادن هر دو روش است.
از آنجا که تجزیه و تحلیل فنی بر جستجوی الگوهای برای تعیین نقاط ورود و خروج متمرکز است و اساسی اساسی را نادیده می گیرد ، عمدتاً توسط معامله گران استفاده می شود و می تواند به طیف گسترده ای از کلاس های دارایی مانند ارز خارجی و کالاها گسترش یابد. این روش برای سرمایه گذاران که ترجیح می دهند با به حداقل رساندن مدت زمان سرمایه گذاری خود ، ریسک نقدینگی خود را کاهش دهند.
تجزیه و تحلیل اساسی از طرف دیگر برای سرمایه گذاران که مایل به ریسک نقدینگی هستند در ازای پاداش های بزرگتر از انتخاب سهام کم ارزش و "انتظار آن" مفید است. بازده حاصل از سرمایه گذاری باید عمدتاً از ارزش افزوده ایجاد شده توسط شرکت-که زمان لازم برای پرورش است-و نه پرش ناگهانی در قیمت حاصل شود. زمان برای چنین سرمایه گذاران ذات نیست - اندازه بازده بالقوه است.
به عنوان یک نکته جانبی ، این ممکن است توضیح دهد که چرا اکثر سرمایه گذاران سالخورده ترجیح می دهند هنگام سرمایه گذاری از تجزیه و تحلیل فنی در مورد تجزیه و تحلیل اساسی استفاده کنند. از آنجا که آنها نمی توانند ریسک نقدینگی زیادی داشته باشند ، آنها تجارت را برای سرمایه گذاری ترجیح می دهند.
چگونه می توانید از این دو روش استفاده کنید؟تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که وجوه خود را به دو استخر تقسیم کنید و از روشهای مختلف در هر استخر استفاده کنید. این ساده استاما چگونه باید وجوه خود را تقسیم کنید؟
همه اینها به وضعیت مالی و اولویت سرمایه گذاری شما بستگی دارد. ما معتقدیم که یک سرمایه گذار فقط باید سهام های فردی را با استفاده از "صندوق های اضافی" انتخاب و زمان بندی کند - صندوق های مازاد پس از تخصیص به استخر برای رسیدن به اهداف بلند مدت. وجوهی مانند برنامه ریزی شده برای بازنشستگی یا تأمین بودجه آموزش کودکان نباید برای اهداف انتخاب سهام استفاده شود.
پس از تعیین میزان وجوه اضافی ، می توانید در مورد این بخش تصمیم بگیرید. اگر ترجیح می دهید صندوق خود را مایع نگه دارید و بیشتر در استخر اساسی تجزیه و تحلیل اساسی نگه دارید ، در صورتی که ترجیح می دهید سهام خوب را بخرید و نگه دارید ، بودجه بیشتری را به استخر تحلیل فنی اختصاص دهید.
در هر استخر ، پول را بر اساس تعداد سرمایه گذاری هایی که برای انجام هر استخر آماده می کنید ، به واحدهای سرمایه گذاری برابر تقسیم کنید. هدف اصلی این بخش بهبود شانس موفقیت و کاهش خطر است. توجه داشته باشید که اگرچه افزایش تقسیم کننده خطر را بیشتر کاهش می دهد ، اما به دلیل مقادیر کمتری که به هر "شرط" اختصاص می یابد ، میزان بازده را نیز کاهش می دهد. یک دلیل آماری وجود دارد که استخر را به قسمت های مساوی تقسیم می کند اما این شاید بهتر است برای بحث روز دیگر باقی بماند.
انتخاب سهام در استخر اساسی صرفاً بر اساس تجزیه و تحلیل اساسی و برای استخر فنی ، تجزیه و تحلیل فنی است. در بیشتر موارد ، استخر اساسی خودم سهام همان استخر فنی را در خود جای نمی دهد. اما ممکن است رویدادهایی وجود داشته باشد که استخر فنی ممکن است با استخر اساسی توافق داشته باشد که منجر به یک وضعیت قرار گرفتن در معرض دوگانه برای مدت زمان کوتاهی شود. این قرار گرفتن در معرض بیش از حد به دلیل توافق حادثه ای روش ها است و نه به دلیل ترکیب روش ها.
نشان دادن نکته
بگذارید موارد فوق را با یک مثال نشان دهم. با فرض اینکه 100000 دلار بودجه اضافی داشته باشم ، 80،000 دلار S را به استخر اساسی (80 ٪) و 20،000 دلار (20 ٪) به استخر فنی اختصاص می دهم. من شخصاً ترجیح می دهم به جای تجارت سرمایه گذاری کنم.
برای استخر اساسی من ، من فقط می خواهم در هر زمان 10 شرکت سرمایه گذاری کنم (یعنی 10 ٪ حداکثر قرار گرفتن در معرض در هر شرکت) و فقط در هر یک زمان (یعنی حداکثر 20 ٪ قرار گرفتن در معرض) برای فنی من فقط 5 شرکتاستخر. بنابراین هر سرمایه گذاری تحت استخر اساسی ، در استخر فنی تا 8000 دلار S و 4000 دلار S در معرض قرار خواهد گرفت.
از آنجا که من از روش های مختلف تجزیه و تحلیل برای جمع آوری بودجه مختلف استفاده کردم ، شرکت هایی که برای هر استخر انتخاب کرده ام متفاوت است. اکنون ، با فرض دو ماه پیش ، من از استخر اساسی خود برای سرمایه گذاری در پرسش و پاسخ دندانپزشکی پس از استفاده از تکنیک های تجزیه و تحلیل اساسی استفاده کردم اما سیگنال هایی از تجزیه و تحلیل فنی انجام شده در دندانپزشکی پرسش و پاسخ فقط دیروز اکنون به شدت نشان می دهد که من احمقانه هستم که به استخر فنی خود شیرسم. با در نظر گرفتن غوطه وری ، قرار گرفتن در معرض من برای یک دوره کوتاه 12،000 دلار (8،000 دلار از استخر اساسی و 4000 دلار از استخر فنی) در پرسش و پاسخ دندانپزشکی تا زمانی که تجزیه و تحلیل فنی بیشتر نشان دهنده فروش باشد.
من ضمانت کردم که قرار گرفتن در معرض اضافی در مورد پرسش و پاسخ دندانپزشکی ارزشمند است زیرا توسط دو تجزیه و تحلیل مختلف برای افزایش قرار گرفتن در معرض پشتیبانی می شود. علاوه بر این ، این قرار گرفتن در معرض اضافی فقط موقت خواهد بود و از این طریق قرار گرفتن در معرض یک سهام به حداقل می رسد. مبنای آماری برای این امر وجود دارد اما باز هم ، شاید بحثی برای زمان دیگری باشد.
چه می شود اگر تجزیه و تحلیل فنی "فروش" در پرسش و پاسخ دندانپزشکی را پیشنهاد کند؟در این حالت ، من تا زمانی که تماس برای آن موقعیت تجدید نظر شود ، فروش 4000 دلار سهام را در نظر می گیرم. بنابراین ، کل موقعیت دندانپزشکی پرسش و پاسخ من از 8000 دلار S به 4000 دلار کاهش می یابد.
چه می شود اگر من در وهله اول در پرسش و پاسخ دندانپزشکی سرمایه گذاری نکرده ام اما تجزیه و تحلیل فنی من یک تماس "فروش" را پیشنهاد می کند؟از نظر فنی ، من قرار است بازار را کوتاه کنم اما ممکن است اگر شخصاً راحت نباشم موقعیتی کوتاه "برهنه" داشته باشم.
آیا می توانید وجوه را در هر استخر به طور ناهمگن تقسیم کنید؟پاسخ "بله" است ، اما فقط به این دلیل است که شانس ذهنی موفقیت آن سرمایه گذاری ها بیشتر از سایر گزینه ها است. اما این همچنین بدان معنی است که شما باید تخصیص به کسانی که شانس موفقیت کمتری دارند (ذهنی) را کاهش دهید.
برای بهبود عقلانیت در تصمیم گیری ، مشارکت عاطفی را به حداقل برسانید
فرآیند مورد بحث در بالا به منظور نشان دادن استفاده بهینه از دو روش با استفاده از جداسازی نمونه کارها است. راز باز موفقیت سرمایه گذاری این است که به درستی مجموعه نمونه کارها را که متناسب با نیازها و ترجیحات فرد است ، تقسیم کنید. درک وضعیت مالی ، اهداف سرمایه گذاری و ترجیح سرمایه گذاری و محدودیت ها باید اولین قدم در سفر سرمایه گذاری شما باشد. توسعه استراتژی سرمایه گذاری باید پس از آن انجام شود.
تقسیم مناسب وجوه برای تحقق یک هدف خاص به سرمایه گذاران کمک می کند تا در هنگام سرمایه گذاری ، دخالت احساسات را به حداقل برسانند. این امر اطمینان حاصل می کند که تمام تصمیمات به دلایل منطقی اتخاذ شده و توسط "ترس" یا "حرص و آز" تغییر نمی یابد. خوانندگانی که مایل به خواندن اطلاعات بیشتر در مورد بینش سرمایه گذاری هستند ، ممکن است به مقالات ما مراجعه کنند: 1. "3 بعد SIAS از سرمایه گذاری: نقشه راه برای سفر سرمایه گذاری شما" توسط آقای دیوید جرالد 2. "مسیرهای سرمایه گذاری موفقیت - آیا همه جاده ها به رم منتهی می شوند؟"توسط شما واقعاً
این مطالب تحقیق فقط برای اطلاعات است. این امر به اهداف سرمایه گذاری خاص ، وضعیت مالی و نیازهای خاص هر شخص خاصی که ممکن است این مطالب تحقیقاتی را دریافت یا دسترسی داشته باشد ، ندارد. این به عنوان یک پیشنهاد یا درخواست پیشنهاد برای فروش یا خرید اوراق بهادار ذکر شده در اینجا تفسیر نمی شود. استفاده از این ماده شما را از مسئولیت تصمیمات سرمایه گذاری خود برطرف نمی کند. ما هیچ گونه مسئولیتی در قبال ضرر مستقیم یا غیرمستقیم ناشی از استفاده از این ماده تحقیق نمی پذیریم. ما ، همکاران ، مدیران و/یا کارمندان ما ممکن است علاقه ای به اوراق بهادار و/یا شرکتهای ذکر شده در اینجا داشته باشیم.
این گزارش تحقیق بر اساس اطلاعات است که ما معتقدیم قابل اعتماد است. هر گونه نظر بیان شده منعکس کننده قضاوت ما در تاریخ گزارش است و بدون اطلاع قبلی در معرض تغییر است.
از تاریخ گزارش ، تحلیلگر و خانواده فوری وی در اوراق بهادار توصیه شده در این گزارش مواضع ندارند.
این مطالب تحقیقاتی ممکن است بدون رضایت قبلی خاص ما توسط هر کسی که توسط هر کسی انجام شود ، بازتولید ، توزیع یا منتشر نشود.