هزینه ها و مزایای حذف تدریجی ارز کاغذی

  • 2021-07-26

این مقاله به بررسی هزینه‌ها و مزایای حذف تدریجی ارز کاغذی می‌پردازد، که با اسکناس‌های بزرگ شروع می‌شود و بعداً به همه سکه‌ها و اسکناس‌های کوچک و در نهایت به آن‌ها نیز گسترش می‌یابد. این به سختی یک مسئله ساده است. ارز کاغذی عمیقاً در تصویر عمومی از دولت و کشور ریشه دوانده است و هر تلاشی برای تغییر کنوانسیون‌های پولی طولانی مدت، مسائل پیچیده‌ای را ایجاد می‌کند. ارزش نمادین یورو، برای مثال، به عنوان پرچمی برای نهادهای نوپای اروپایی، به سختی قابل اغراق است. با این وجود، این مهم است که بپرسیم آیا ارز به شکل کاغذی از مفید بودن خود گذشته است یا خیر. امروزه، کارت های اعتباری و نقدی به طور فزاینده ای برای تراکنش های کوچک مورد استفاده قرار می گیرند. و اگرچه ارزهای رمزنگاری شده امروزی بسیار کمتر از ارزهای واقعی هستند - به یک دلیل قیمت آنها بسیار بی ثبات است - فناوری های اساسی ممکن است در نهایت منوی گزینه های پرداخت الکترونیکی را تقویت کنند. 1

اوراق قرضه قابل معامله با بهره صفر به عنوان مانعی برای نرخ بهره سیاست منفی

ارز کاغذی دو ویژگی بسیار متمایز دارد که باید توجه ما را به خود جلب کند. اولاً، دقیقاً وجود ارز کاغذی است که در نظر گرفتن نرخ‌های بهره سیاستی بسیار زیر صفر برای بانک‌های مرکزی دشوار است، محدودیتی که به نظر می‌رسد در این قرن به طور فزاینده‌ای مرتبط شده است. همانطور که بلانچارد، دل آریچیا و مائورو (2010) اشاره می کنند، محیط امروزی با نرخ های تورم پایین و باثبات به شدت سطح عمومی نرخ های بهره را پایین آورده است. سطح پایین کلی، همراه با کران صفر، به این معنی است که بانک‌های مرکزی نمی‌توانند در واکنش به شوک‌های کاهش تورم بزرگ، نرخ‌های بهره را تقریباً به همان اندازه که ممکن است کاهش دهند.

اگر تمام بدهی های بانک مرکزی الکترونیکی بود، پرداخت سود منفی به ذخایر (که اساساً کارمزد دریافت می شود) بی اهمیت خواهد بود. اما تا زمانی که بانک‌های مرکزی آماده تبدیل سپرده‌های الکترونیکی به ارز کاغذی با بهره صفر در مقادیر نامحدود هستند، ناگهان فشار دادن نرخ‌های بهره به پایین‌تر از سطوح مثلاً 0. 25- تا 0. 50-٪ بسیار سخت می‌شود، البته نه به صورت پایدار.. احتکار پول نقد ممکن است ناخوشایند و خطرناک باشد، اما اگر نرخ ها خیلی منفی شوند، ارزش آن را دارد. 2

ویلم بیتر ([2009] و نقل‌قول‌های موجود در آن) در مجموعه‌ای از مقاله‌های روشنگرانه بحث کرده است که آیا می‌توان دستگاه‌هایی را برای پرداخت نرخ‌های بهره منفی بر روی ارز پیدا کرد. 3 بیتر خاطرنشان می کند که آزمایش هایی در مورد مالیات تمبر در طول رکود بزرگ وجود داشت (ارز فقط در صورتی معتبر می ماند که به طور منظم برای بازتاب پرداخت مالیات مهر زده شود). ایده های متنوع دیگری نیز وجود دارد. برای مثال، Mankiw (2009) اشاره می‌کند که بانک مرکزی می‌تواند با برگزاری قرعه‌کشی‌ها بر اساس شماره سریال، به طور موثر بر ارز مالیات مالیات دهد و «برندگان» را بی‌ارزش کند.

پرداخت نرخ سود منفی برای ارز یا ذخایر الکترونیکی در بانک مرکزی ممکن است برای برخی وحشیانه به نظر برسد، اما می توان گفت که وحشیانه تر از تورم نیست، که به طور مشابه قدرت خرید واقعی ارز را کاهش می دهد. ایده افزایش تورم هدف برای کاهش احتمال رسیدن به مرز صفر در واقع یک رویکرد جایگزین است. بلانچارد و همکاراناشاره می‌کند که اگر بانک‌های مرکزی نرخ تورم هدف خود را به طور دائم از 2 درصد به 4 درصد افزایش دهند، این امکان را برای آنها ایجاد می‌کند تا در شرایط رکود شدید، نرخ‌های بهره واقعی را کاهش دهند. مسلماً، پرداخت نرخ های بهره منفی رویکرد بهتری است اگر، همانطور که بسیاری معتقدند، با افزایش سطح عمومی تورم، تورم ناپایدارتر شود. رابرت هال (1983) قویاً استدلال می کند که نقش مرکزی سیاست پولی باید ارائه یک واحد حساب با ثبات باشد و در اصل توانایی پرداخت نرخ های بهره منفی توانایی آن را برای دستیابی به این امر در محیط تورم پایین امروزی تسهیل می کند (هال 2002، 2013).).

حتی اگر یک مورد خوب برای اجازه دادن به بانک مرکزی برای پرداخت یک نرخ سود منفی قابل توجه برای مبارزه با یک شوک کاهش تورم بزرگ وجود داشته باشد، چه چیزی مانع از استفاده دولت از نرخ های سود منفی به عنوان مالیات بر ثروت در زمان های عادی می شود؟این موضوع پیچیده ای است که به موازات بسیاری از مشکلات در تلاش برای طراحی موسسات بانک مرکزی است که در برابر وسوسه تورم مقاومت کنند. با این وجود، چالش‌های اجرای سیاست‌های پولی در حد صفر، توجه به جایگزین‌های موجود را مجبور می‌کند. اگر همانطور که راینهارت و روگوف (2014) حدس می زنند، چرخه های تجاری و مالی در قرن بیست و یکم ممکن است نوسانات بزرگ تری نسبت به آخرین بخش قرن بیستم ایجاد کند، موضوع رسیدن به مرز صفر ممکن است در واقع یک موضوع تکرار شونده باقی بماند..

پول ناشناس به عنوان وسیله ای برای تسهیل فرار مالیاتی و فعالیت های غیرقانونی

اکنون به دومین اشکال ارز کاغذی می پردازیم. ارز کاغذی ناشناس کردن معاملات را تسهیل می کند و به پنهان کردن فعالیت ها از دولت کمک می کند به گونه ای که ممکن است به نمایندگان کمک کند از قوانین، مقررات و مالیات اجتناب کنند. این تفاوت بزرگی با بیشتر انواع پول الکترونیکی است که در اصل توسط دولت قابل ردیابی است.(مساله وسایل نقلیه تراکنش های ناشناس جایگزین، مانند بیت کوین، بعداً مورد بحث قرار می گیرد.)

نظریه پولی استاندارد (به عنوان مثال، کیوتاکی و رایت 1989) پیشنهاد می‌کند که یکی از ویژگی‌های اساسی پول این است که نه خریدار و نه فروشنده نیازی به آگاهی از تاریخچه آن ندارند و به آن شکل خاصی از ناشناس بودن می‌دهد.(یک اخطار کوچک این است که هویت خریدار ممکن است با احتمال تقلبی بودن ارز مرتبط باشد، اما تاکنون این مشکلی است که دولت‌ها قادر به مهار آن بوده‌اند.) با این حال، در نظریه‌های استاندارد پول چیزی وجود ندارد. که مستلزم ناشناس بودن معاملات از سوی مقامات مالیاتی یا مجری قانون است. با این حال، شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهد درصد زیادی از ارز در اکثر کشورها، معمولاً بیش از 50 درصد، دقیقاً برای پنهان کردن معاملات استفاده می شود. من شواهد بین المللی را در تحقیقات قبلی خلاصه کرده ام (Rogoff 1998, 2002). به غیر از معرفی یورو، تغییرات اندکی تغییر کرده است به جز اینکه، در غیر این صورت، ارزهای ناشناس با نرخی سریعتر از تولید ناخالص داخلی اسمی (GDP) به رشد خود ادامه داده اند.

با توجه به اینکه بانک‌ها و کسب‌وکارها معمولاً در مدیریت نقدینگی خود کاملاً کارآمد هستند (همانطور که چندین نظرسنجی بانک مرکزی نشان می‌دهد)، شگفت‌انگیزترین واقعیت در مورد ارز، مقدار بسیار زیادی است که اکثر کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در اختیار دارند. گردش، بسیار بیش از هر چیزی که بتوان آن را در استفاده قانونی در اقتصاد داخلی ردیابی کرد. جدول 1 داده های مربوط به ارز را بر اساس واحد پول و به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده، منطقه یورو، ژاپن و هنگ کنگ ارائه می دهد. به عنوان مثال، تا دسامبر 2013، تقریباً 1. 2 تریلیون دلار پول ایالات متحده در گردش بوده است، یا تقریباً 4000 دلار برای هر مرد، زن و کودک ساکن در ایالات متحده. علاوه بر این، 77٪ از ارزش کل در اسکناس های 100 دلاری است، یعنی بیش از 30 اسکناس 100 دلاری برای هر نفر. در مقابل، واحدهای 10 دلاری و کمتر کمتر از 4 درصد از ارزش کل ارز مورد استفاده را به خود اختصاص دادند.

میز 1.
A. اروپا: ارز در گردش (20 فوریه 2014)
مبلغ (€)ارزش (به هزار یورو)ارزش (% از کل ارز)ارزش (٪ از تولید ناخالص داخلی 2013)
58, 028, 790. 80. 8380. 084
1020, 115, 075. 42. 1000. 210
2057, 254, 121. 05. 9780. 598
50335, 791, 854. 335. 0633. 507
100183, 322, 233. 019. 1421. 915
20039, 428, 190. 44. 1170. 412
500289, 720, 996. 030. 2523. 026
کل (اسکناس)933, 661, 260. 8997. 4919. 752
همه سکه ها24, 029, 083. 22. 5090. 251
مجموع (شامل سکه)957, 690, 344. 010010. 003
ب. هنگ کنگ، ارز در گردش (پایان 2012)
اسم (HK$)ارزش (به میلیاردها HKD)ارزش (% از کل ارز)ارزش (٪ از تولید ناخالص داخلی 2012)
102. 920. 9670. 143
2011. 383. 7730. 558
507. 002. 3220. 344
10027. 138. 9981. 332
50074. 0924. 5743. 637
1000169. 1956. 1158. 305
کل (اسکناس)291. 7096. 75014. 319
همه سکه ها9. 803. 2500. 481
مجموع (شامل سکه)301. 5010014. 800
ج. ژاپن، ارز در گردش (فوریه 2014)
اسم (¥)ارزش (در 100 میلیون ین)ارزش (% از کل ارز)ارزش (٪ از تولید ناخالص داخلی 2013)
50010660. 1180. 022
1000380364. 1930. 795
200019950. 2200. 042
5000295953. 2620. 619
10000790, 19687. 10116. 519
کل (اسکناس)861, 33594. 94218. 006
همه سکه ها45, 8845. 0580. 959
مجموع (شامل سکه)90722010018. 965
D. ایالات متحده، ارز در گردش (31 دسامبر 2013)
مبلغ ($)ارزش (به میلیاردها دلار)ارزش (% از کل ارز)ارزش (٪ از تولید ناخالص داخلی 2013)
110. 60. 8850. 063
22.10. 1750. 013
512. 71. 0600. 076
1018. 51. 5440. 110
20155. 012. 9350. 923
5074. 56. 2170. 443
100924. 777. 1685. 504
500 تا 100000.30. 0250. 002
جمع1, 198. 31007. 133

منبع پنل A: بانک مرکزی اروپا. پانل B: مرجع پولی هنگ کنگ؛پانل C: بانک ژاپن؛پانل D: شورای حکام سیستم فدرال رزرو.

اندازه منابع ارز دلار ، نسبت به تولید ناخالص داخلی یا سرانه ، به سختی بی نظیر است. در واقع ، در ایالات متحده عرضه ارز 7 ٪ از تولید ناخالص داخلی ، در یورو 10 ٪ و در ژاپن 18 ٪ است. با وجود درآمد سرانه پایین تر ، منطقه یورو نیز برای هر یک از شهروندان خود تقریباً 4000 دلار یورو دارد (با ارزش نرخ ارز یورو-دلار در آوریل 2014). یورو دامنه بسیار بیشتری از فرقه های بالا دارد ، بنابراین ارزش آنقدر در یک فرقه واحد مانند ایالات متحده متمرکز نیست. با این وجود ، همان پدیده اساسی ، تقریباً یک سوم از ارزش ارز یورو که در 50 یادداشت یورو (تقریبا 70 دلار) و در 500 یادداشت 500 یورو (تقریبا 700 دلار) برگزار می شود ، وجود دارد. اضافه کردن در یادداشت های 100 و 200 یورو ، درصد یادداشت های با قیمت بالا را بالاتر از ایالات متحده به ارمغان می آورد. در ژاپن ، میزان کل ارز برجسته مشابه در ایالات متحده و اروپا است ، با وجود داشتن اندازه جمعیت فقط 40 ٪ بزرگ. غلظت در بالاترین فرقه حتی حادتر است ، با 87 ٪ از ارزش یادداشت ها در 10،000 یادداشت ین ، بزرگترین فرقه ، تقریباً 100 دلار در آوریل 2014 نرخ ارز. 4

درست است که در مورد ایالات متحده و منطقه یورو ، شواهد نسبتاً قانع کننده ای وجود دارد که نشان می دهد سهم بزرگی در خارج از کشور برگزار می شود. پورتر و جودسون (1996) از مقایسه فصلی با کانادا و تکنیک های بیومتریک استفاده می کنند تا استنباط کنند که تقریباً 70 ٪ از ارز ایالات متحده در خارج از کشور برگزار می شود. لازم به ذکر است که کانادا کشوری است که در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر از ارز نسبتاً کم استفاده می کند. با این حال ، این واقعیت که ارز برجسته ارز در بسیاری از کشورهای OECD دیگر با ایالات متحده قابل مقایسه است ، بیشتر ارزهای آنها فقط در داخل کشور مورد استفاده قرار می گیرد ، نشان می دهد که شاید اندازه منابع ارز در ایالات متحده نیز به همین ترتیب بسیار بزرگ باشد. روگوف (1998) حدس می زند که نسبت ارز ایالات متحده که در سطح بین المللی نگهداری می شود ممکن است به 50 ٪ نزدیک باشد. البته ، از آنجا که نرخ بهره در سالهای اخیر به صفر رسیده است ، جای تعجب ندارد که به نظر می رسد تقاضا برای ارز در اقتصاد داخلی ایالات متحده افزایش یافته است. جودسون (2012) با استفاده از تکنیک های مشابه با کارهای قبلی خود ، حدود 50 ٪ از دلار آمریکا را به طور داخلی بحران پس از مالی برگزار می کند. حتی اگر منابع خارجی ارز برای چند کشور (از جمله هنگ کنگ و سوئیس) مهم باشد ، تصور نمی شود که این مورد برای اکثر کشورهای OECD چنین باشد. به نظر نمی رسد ین ژاپنی یک ارز بین المللی قابل توجهی باشد.

در هر صورت، واضح است که روند بلندمدت تقاضای داخلی برای ارز در اقتصاد قانونی رو به کاهش است که بخشی از آن به دلیل پیشرفت در پرداخت‌های بدون نقد است. همانطور که قبلاً اشاره شد، تعداد کمی از نظرسنجی‌های بانک مرکزی که برای اندازه‌گیری استفاده داخلی از ارز در اقتصاد قانونی انجام شده‌اند، معمولاً درصدهای بسیار پایینی را در حدود 10 تا 15 درصد از کل ارز موجود در مورد ایالات متحده پیدا می‌کنند. ایالات (همچنین رجوع کنید به Feige 2012a, 2012b). پول نقد در برخی از کشورهای منطقه یورو به شدت استفاده می شود. فیشر، کوهلر و سیتز (2004) از طیف گسترده ای از روش ها برای برآورد تقاضای معاملاتی برای ارز در منطقه یورو به میزان 25 تا 35 درصد از کل ارز یورو در گردش استفاده می کنند. این تخمین به طور کلی با نظرسنجی های بانک مرکزی اروپا که پس از بحران مالی انجام شد (ECB 2011) مطابقت دارد که میزان و تقاضای یورو در اقتصاد قانونی داخلی را تقریباً یک سوم کل یورو موجود گزارش کرده است. از بقیه، بارتزش، رسل و سیتس (2011) به اسکناس های یورو منتشر شده توسط بوندس بانک نگاه می کنند و دریافتند که بین 40 تا 55 درصد آن خارج از کشورهای منطقه یورو نگهداری می شود.(این امکان وجود دارد که سطح کلی اسکناس‌های یورویی که خارج از منطقه یورو نگهداری می‌شوند پایین‌تر باشد، زیرا اسکناس‌های منتشر شده توسط بوندس‌بانک از محبوبیت خاصی برخوردار هستند، حتی اگر در اصل همه اسکناس‌های بانک مرکزی منطقه یورو باید جایگزین مناسبی باشند.)

احتمالاً ارزی که در اقتصاد قانونی داخلی یا در اقتصاد جهانی (قانونی و زیرزمینی) نگهداری نمی شود، عمدتاً در اقتصاد زیرزمینی داخلی نگهداری می شود. 6 اقتصاد زیرزمینی شامل عواملی است که از پرداخت مالیات، قوانین و مقررات فرار می کنند. اندازه اقتصاد زیرزمینی با هیچ دقت مشخص نیست، اگرچه برآوردها برای ایالات متحده حدود 7 تا 10 درصد تولید ناخالص داخلی است (به عنوان مثال، IRS 2012، Feige 2012a، b). IRS تخمین می زند که برای سال معیار 2006، شکاف مالیاتی (مالیاتی که داوطلبانه پرداخت نشده است) بیش از 450 میلیارد دلار است و شکاف 385 میلیارد دلاری هنوز پس از تلاش های جمع آوری مالیات باقی مانده است. نکته مهم این است که این برآورد شامل اقتصاد غیررسمی نمی شود (بازرس کل خزانه داری ایالات متحده 2013). در اروپا، جایی که مالیات ها بیشتر است و مقررات اغلب طاقت فرساتر است، بیشتر برآوردها نشان می دهد که اندازه اقتصاد زیرزمینی به طور قابل توجهی بزرگتر از ایالات متحده است (اشنایدر، بوئن و مونته نگرو 2010 را ببینید).

به طور خلاصه، ارز باید از نظر فناوری منسوخ شود. با این حال، در بخش کوچکی به دلیل ارتباط آن با اقتصاد زیرزمینی، اینطور نیست.

استدلال علیه حذف تدریجی ارز کاغذی

استدلال برای از بین بردن ارز کاغذ چشمگیر است ، اما نکات مهمی در آن طرف معادله وجود دارد. ساده ترین آن SEIGNIORAGE است. عرضه پول ایالات متحده از سال 2002-2007 به طور متوسط تقریباً 30 میلیارد دلار در سال افزایش یافته و به طور متوسط در سال ها بلافاصله 70 میلیارد دلار در سال بلافاصله پس از بحران مالی. بزرگی در بسیاری از کشورهای بزرگ پیشرفته دیگر مشابه است. اگر یک مرحله از ارز کاغذ به سادگی با افزایش تقاضا برای ذخایر الکترونیکی بانک مرکزی برآورده شود ، البته ضرر قابل توجهی نخواهد داشت. با این حال ، دقیقاً به این دلیل که ارز کاغذی ناشناس است ، جایگزین کردن آن با پول الکترونیکی غیر مترادف احتمالاً منجر به کوچک شدن تقاضا می شود و خزانه ها باید ضرر را جذب کنند. Rogoff (1998) حدس می زند که اگر بخش متوسطی از اقتصاد زیرزمینی به پرداخت مالیات القا شود ، این هزینه به طور کامل جبران می شود و البته دستاوردهای بالقوه ای نیز از کاهش هزینه های اجرای قانون وجود دارد. هنوز مشخص نیست که این فعالیت ها به راحتی می توانند در سایر رسانه ها جایگزین شوند ، اما احتمالاً با محدود کردن سایر وسایل نقلیه معاملات ناشناس بالقوه می تواند این مشکل را دشوار کند.

البته ، اگر دولت به سادگی ارز کاغذی را با ارز الکترونیکی جایگزین کند که به نوعی می تواند ناشناس را به طور معتبر جلوه دهد ، لزوماً تقاضای طولانی مدت وجود نخواهد داشت. دولت همچنان به از بین بردن درآمد از اقتصاد زیرزمینی ادامه خواهد داد و مشکل صفر محدود به نرخ بهره اسمی به طور مؤثر از بین می رود. گفته می شود ، بسیار واضح نیست که دولت می تواند یک ارز الکترونیکی کاملاً ناشناس صادر کند و حتی اگر بتواند ، پول فیات الکترونیکی ناشناس همه اشکالات یک ارز کاغذ ناشناس را در تسهیل فرار مالیاتی و فعالیت غیرقانونی دارد.

همچنین این سؤال وجود دارد که چگونه مجبور کردن تغییر سریعتر در پرداخت های بدون پول ، بر هزینه های معاملات تأثیر می گذارد. خرده فروشان به طور معمول مجبور به پرداخت هزینه های طرفدار به شرکت هایی مانند MasterCard و Visa برای خدمات کارت اعتباری می شوند ، اما رسیدگی به ارز کاغذ نیز برای محافظت در برابر سرقت و پیلدریج هزینه های قابل توجهی دارد. همچنین ، در اصل ، دولت فدرال می تواند به افراد اجازه دهد دستگاههای خودپرداز و کارت های بدهی را در فدرال رزرو حفظ کنند ، و مسلماً این موارد می تواند توسط پیمانکاران خصوصی با هزینه کمتری نسبت به خدمات بانکی معمولی ارائه شود.

بحث مهم دیگر برای حفظ وضعیت موجود این است که حذف نماد اصلی رژیم پولی می‌تواند قراردادهای اجتماعی رایج برای استفاده از پول را، احتمالاً به روش‌های غیرمنتظره، مختل کند. به عنوان مثال، می تواند منجر به کاهش شدید تقاضا برای بدهی و نه فقط برای پول فیات شود. لازم نیست این اتفاق بیفتد. وودفورد (2003) در کتاب بسیار تأثیرگذار خود در مورد سیاست پولی، نشان می‌دهد که سیاست تثبیت بانک مرکزی می‌تواند به خوبی در حد مجاز عمل کند زیرا نقش پول در معاملات به صفر می‌رسد. تا زمانی که کنوانسیون تعیین قیمت اجتماعی پابرجاست و تا زمانی که بانک مرکزی بتواند ذخایر بانک ها را برای تعیین سطح قیمت دستکاری کند، سیاست تثبیت پولی همچنان می تواند با قدرت کامل عمل کند. با این حال، باید مراقب بود که صرفاً به این دلیل که تعادل مشابهی را می توان با یا بدون نقش معاملاتی قابل توجه برای پول به دست آورد، لزوماً به این معنی نیست که نمایندگان خصوصی روی همان تعادلی که در صورت وجود ارز کاغذی وجود دارد تمرکز می کنند. بله، دولت می‌تواند با اصرار بر اینکه مالیات‌ها به ارز الکترونیکی فیات پرداخت می‌شود و همه قراردادهای دولتی با این ارز تعیین می‌شوند، به هماهنگ کردن انتظارات کمک کند، اما مهم است که اذعان کنیم که حداقل یک خطر خارجی وجود دارد که اگر دولت بیش از حد باشد. به طور ناگهانی در کنار گذاشتن یک کنوانسیون اجتماعی صد ساله، انتظارات تورمی را بی‌ثبات می‌کند، حق بیمه ریسک را در قیمت اوراق قرضه وارد می‌کند و عموماً بی‌ثباتی‌های کلان اقتصادی غیرمنتظره را القا می‌کند.

همچنین خطر بالقوه ای برای استقلال بانک مرکزی وجود دارد. حتی اگر حذف ارز حداقل درآمدی برای کل دولت خنثی باشد، بانک مرکزی است که درآمد خود را از دست خواهد داد. خزانه داری همان خزانه داری است که از طریق درآمدهای مالیاتی بالاتر و هزینه های اجرای قانون کمتر سود خواهد برد. تحت روابط نهادی طولانی مدت، توانایی تامین مالی خود بانک های مرکزی را در موقعیت ممتازی قرار داده است. اگرچه دولت‌ها معمولاً بر بودجه‌های بانک مرکزی نظارت دارند، اما این واقعیت که بانک مرکزی اسماً یک «مرکز سود» به نظر می‌رسد، به طور قابل‌توجهی دست آن را در حفظ استقلال عملیاتی تقویت می‌کند. در سال‌های اخیر، تسهیل کمی پول‌ساز بزرگی بوده است، اما زمانی که تامین ارز منبع کلیدی درآمد است، این وضعیت عادی نیست.

بحث دیگر برای حفظ ارز کاغذی این است که داشتن تنوع فناوری و عدم وابستگی بیش از حد به شبکه الکترونیکی که ممکن است روزی بسیار آسیب پذیر شود، سودمند است. ارز کاغذی سیستم تراکنش ها را متنوع می کند و آن را در برابر حملات سایبری، انفجارهای پالس الکترومغناطیسی (EMP) و غیره سخت می کند. با این حال، به نظر می رسد این استدلال به طور فزاینده ای کمتر مرتبط است، زیرا به هر حال اقتصادها کاملاً در معرض این مشکلات هستند. با توجه به اینکه ارز کاغذی در بسیاری از کشورها در اقتصاد قانونی بسیار به حاشیه رانده شده است، دشوار است که ببینیم چگونه می توان آن را به سرعت بازگرداند، به خصوص اگر دستگاه های خودپرداز همزمان با سایر سیستم های الکترونیکی در معرض خطر قرار گیرند. 7

نوع دیگری از استدلال در مورد از بین بردن ارز مربوط به آزادی های مدنی است. در دنیایی که روح و آداب و رسوم جامعه در حال تحول است ، تحمل آزمایش در حاشیه ها مهم است. این به طور بالقوه یک استدلال بسیار مهم است ، اگرچه اگر کنترل ها بر روی استفاده از اطلاعات دولت (همانطور که انجام می شود ، با اطلاعات مالیاتی انجام می شود) ممکن است مشکل کاهش یابد ، و در صورت ادامه صورتحساب های کوچک ممکن است مشکل بهبود یابد. 8

نکته آخر اینکه ، اگر هر کشوری سعی در کاهش یک جانبه استفاده از ارز خود داشته باشد ، این خطر وجود دارد که از ارز کشور دیگری در مرزهای داخلی استفاده شود. حتی اگر این خطر برای کشوری مانند ایالات متحده عالی نباشد ، هنوز از دست دادن درآمد کاربران خارجی ارز (بسیاری از آنها ممکن است در مرزهای خود مشغول فعالیت های زیرزمینی یا غیرقانونی باشند ، حتی اگر نه در مرزهای ایالات متحده). 9 بنابراین ، هرگونه تلاش برای از بین بردن ارز با ابعاد بزرگ ، به طور ایده آل در پیمانی صورت می گیرد که حداقل ارزهای عمده جهانی را شامل می شود.

نتیجه گیری

ارز کاغذی در زمان جنگ جهانی اول به استفاده برجسته در سراسر جهان رسید و نقش مهمی در شکل دادن به تاریخ جهانی 100 سال گذشته ایفا کرده است. علیرغم پیشرفت های بزرگ و مداوم فناوری در فن آوری های معاملات الکترونیکی ، به طرز شگفت آور با دوام باقی مانده است ، حتی اگر به نظر می رسد کاربردهای اصلی آن در اقتصاد زیرزمینی و غیرقانونی جهان دفن شده است. با توجه به اینکه بسیاری از بانکهای مرکزی اکنون نزدیک یا با نرخ بهره صفر محدود هستند ، استدلال های فزاینده ای برای بررسی چگونگی استفاده از آن وجود دارد. درست است ، استدلال های بسیاری برای عدم ایجاد مزاحمت در وضع موجود ، از اهمیت درآمدهای Seigniorage گرفته تا استدلال های آزادی های مدنی وجود دارد. با توجه به پیشرفت فناوری بی امان ، در همه چیز از بانکداری تلفن همراه گرفته تا ارزهای Crytoc ، ما ممکن است در حال حاضر در گرگ و میش دوران ارز کاغذ زندگی کنیم. با این وجود ، با توجه به نقش ارز کاغذی (به ویژه یادداشتهای با بیان بزرگ) در تسهیل فرار مالیاتی و فعالیت های غیرقانونی ، و با توجه به مشکل مداوم و شاید مکرر صفر محدود به نرخ بهره اسمی ، مناسب است که هزینه ها و مزایا را در نظر بگیریدیک استراتژی پیشگیرانه تر برای استفاده از ارز کاغذ.

نهادهای پایان

پیش نویس قبلی این مقاله پایه و اساس سخنرانی شام را در 11 آوریل 2014 ، کنفرانس اقتصاد کلان NBER در کمبریج ، MA تشکیل داد. نویسنده از روت جودسون و استفانی لو و همچنین شرکت کنندگان در کنفرانس NBER بخاطر اظهارنظرهای بسیار مفید و به مادوهودان ویجی و دیانا زو برای کمک های تحقیقاتی سپاسگزار است. برای تأیید ، منابع پشتیبانی تحقیقاتی و افشای روابط مالی مادی نویسنده ، در صورت وجود ، لطفاً به http://nber. org/chapters/c13431. ack مراجعه کنید.

1 نفر ممکن است از اصطلاحات "ارز" و "پول" به طور متناوب استفاده کنند ، اما اقتصاددانان این کار را نمی کنند. بانکهای مرکزی مدرن به طور معمول چندین ساختار پول را گزارش می کنند ، از یک باریک که فقط ذخایر ارز و (الکترونیکی) در بانک مرکزی را شامل می شود ، تا به طور فزاینده ای که شامل می شود ، مثلاً سپرده های معاملات در موسسات مالی (به عنوان مثال ، بررسی حساب ها) ، سپرده های زمانی و سهام سهام در صندوق های متقابل بازار پول. ارز در ایالات متحده تقریباً 10 ٪ از کل پولی فدرال رزرو ، M2 را تشکیل می دهد.

2 در دوره ، بانک های مرکزی می توانند ذخایر مورد نیاز را در نرخ بهره زیر مارکت به عنوان مالیات بر بانک ها اعمال کنند. مشکل زمانی است که نرخ بهره ضمنی برای سپرده گذاران منفی می شود.

3Buiter (2009) Gesell (1916) را به عنوان اولین نفری که ایده مالیات بر ارز را تحریک می کند ، اعتبار می دهد. همچنین به Buiter و Panigirtzoglu (2003) مراجعه کنید.

4Rogoff (1998 ، 2002) به طیف گسترده ای از کشورهای OECD نگاه می کند ، و در واقع ایالات متحده به ویژه از داشتن دارایی های تولید ناخالص داخلی سرانه بالایی برخوردار نیست.

5wang و Wolman (2014) از داده های سطح معامله از یک زنجیره تخفیف بزرگ استفاده می کنند تا نتیجه بگیرند که سهم پول نقد خرده فروشی در ایالات متحده 2. 54 ٪ در سال کاهش می یابد.

6 ممکن است که پاسخ دهندگان نظرسنجی حتی آن دسته از دارایی های نقدی را که برای اهداف کاملاً قانونی هستند ، گزارش دهند ، به عنوان مثال توسط افرادی که به سادگی به بانک ها اعتماد ندارند. من به طور ضمنی فرض می کنم که این تقریباً به اندازه کمی مهم نیست که دارایی های نقدی برای جلوگیری از مالیات یا مشارکت در فعالیت های غیرقانونی استفاده می شود.

7 این درست است که تقریباً تمام دستورالعمل های آماده سازی فاجعه ، نگه داشتن پول نقد را توصیه می کنند ، هرچند مگر اینکه افراد از این توصیه پیروی کنند ، باز هم نیاز به مکانیسم توزیع ارز پس از فاجعه وجود دارد.

8 من به طور ضمنی فرض می کنم که اگر فقط صورتحساب های کوچک در گردش باقی بمانند ، بانک مرکزی هنوز ظرفیت عملی برای پایین آمدن نرخ بهره را به میزان قابل توجهی منفی بیشتر از اینکه صورتحساب های بزرگ همچنان به گردش خود ادامه می دهند ، دارد ، زیرا هزینه های احتکار برای هر مبلغ زیاد بسیار بیشتر است.

9 به طرز عجیبی ، برخی از استفاده های خارجی از ارز دلار و یورو برای اقتصادهای محلی سودمند است ، حتی اگر سهم قابل توجهی به تسهیل فعالیت های غیرقانونی و زیرزمینی برود. بنابراین ، برخی از کشورها ممکن است این امر را برای منافع خود مضر بدانند که از ارز کاغذی و یورو پول خارج شوند. با این حال ، در عصری که نرخ تورم در اکثر کشورها طی دو دهه گذشته به طور اساسی کاهش یافته است (جذاب تر کردن ارزهای محلی) ، مزایای توانایی استفاده از ارز کاغذی و یورو در اقتصاد قانونی احتمالاً در حال کاهش بوده است ، و اراده شده است. به این کار ادامه دهید

منابع

بارتزش ، نیکولوس ، گرهارد روسل و فرانتس سیتز. 2011. "تقاضای خارجی برای اسکناس های یورو که در آلمان صادر شده است."مقالات بحث سری 1: مطالعات اقتصادی شماره. 2011-21e ، Deutsche Bundesbank ، ژانویه.

بلانچارد ، الیویه ، جیووانی دل ، و پائولو مائورو. 2010. "تجدید نظر در سیاست کلان اقتصادی."موقعیت صندوق بین المللی پول یادداشت شماره. SPN/10/03 ، صندوق بین المللی پول ، 12 فوریه.

Buiter ، Willem H. 2009. "نرخ بهره منفی اسمی: سه راه برای غلبه بر صفر پایین تر."مقاله کار شماره. 15118 ، Nber ، کمبریج ، MA.

Buiter ، Willem H. ، و Nikolaos Panigirtzoglou. 2003. "غلبه بر صفر به نرخ بهره اسمی با بهره منفی به ارز: راه حل Gesell."مجله اقتصادی 113 (490): 723-46.

بانک مرکزی اروپا. 2011. "استفاده از اسکناس های یورو - نتایج دو نظرسنجی در بین خانوارها و بنگاه ها."بولتن ماهانه ECB آوریل: 79-90.

Feige ، Edgar L. 2012a."اسطوره" جامعه بدون پول ": چقدر از ارز آمریکا در خارج از کشور است؟"مقاله MPRA شماره. 42169 ، کتابخانه دانشگاه مونیخ. http://mpra. ub. uni-muenchen. de/42169/.

———2012b."برآوردهای جدید از ارز ایالات متحده در خارج از کشور ، عرضه پول داخلی و اقتصاد گزارش نشده."جرم ، قانون و تحولات اجتماعی 57 (3): 239-63.

فیشر ، B. ، P. Köhler ، و F. Seitz. 2004. "تقاضا برای ارزهای یورو ، گذشته ، حال و آینده."سری مقاله کار ECB شماره. 330 ، بانک مرکزی اروپا ، آوریل.

گسل ، سیلویو. 1916. Die Natuerliche wirtschaftsordnung. رودولف زیتزمن ورلاگ. به زبان انگلیسی به عنوان نظم اقتصادی طبیعی موجود است. پیتر اوون آموزشی ویبولیتین ، لندن ، 1958.

هال ، رابرت ای. 1983. "سیستم های پولی بهینه بهینه."مجله اقتصاد پولی 12 (1): 33-50.

———2002. "کنترل سطح قیمت."مشارکت در اقتصاد کلان 2 (1): ماده 5.

———2013. "مسیرها به داخل و خارج از حد صفر پایین."مقاله ارائه شده در سمپوزیوم سیاست اقتصادی فدرال رزرو کانزاس در مورد ابعاد جهانی سیاست پولی غیر متعارف ، جکسون هول ، وایومینگ ، 22 تا 24 اوت.

خدمات درآمد داخلی. 2012. "IRS تخمین شکاف مالیاتی جدید را منتشر می کند. نرخ انطباق از نظر آماری بدون تغییر از مطالعه قبلی باقی مانده است. "IR-2012-4. 6 ژانویه 6 ژانویه http://irs. gov/uac/irs-releases-new-bea--gap- estimates ؛ -بپی-ردیف-ریت ---statistic-unchanged-from-previous-study.

جودسون ، روت. 2012. "بحران و آرامش: تقاضا برای ارز ایالات متحده در خانه و خارج از کشور از پاییز دیوار برلین تا سال 2011."مقاله بحث مالی بین المللی شماره. 2012-1058 ، واشنگتن ، دی سی ، هیئت مدیره سیستم ذخیره فدرال ، نوامبر.

Mankiw ، N. Gregory. 2009. "ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که فدرال رزرو منفی شود."نیویورک تایمز ، 18 آوریل.

Kiyotaki ، Nobuhiro و Randall Wright. 1989. "در مورد پول به عنوان واسطه مبادله."مجله اقتصاد سیاسی 87 (4): 927-54.

پورتر ، ریچارد دی ، و روت جودسون. 1996. "محل ارز ایالات متحده: در خارج از کشور چقدر است؟"بولتن رزرو فدرال ، اکتبر. http://federalreserve. gov/pubs/bulletin/1996/1096lead. pdf.

راینهارت ، کارمن م. ، و کنت س. روگوف. 2014. "بهبودی از بحران های مالی: شواهدی از 100 قسمت."انجمن اقتصادی آمریکا 104 (5): 50-55.

Rogoff ، Kenneth S. 1998. "تقاضای خارجی و زیرزمینی برای یادداشت های یورو: برکت یا نفرین؟"سیاست اقتصادی 26 (آوریل): 263-303.

———2002. "محبوبیت شگفت آور ارز کاغذ."امور مالی و توسعه 39 (1). http://imf. org/external/pubs/ft/fandd/2002/03/rogoff. htm.

اشنایدر ، فردریش ، آندریاس بونه و کلودیو E. مونته نگرو. 2010. "تخمین های جدید برای اقتصادهای سایه در سراسر جهان."مجله اقتصادی بین المللی 24: 443-61.

بازرس کل خزانه داری برای مدیریت مالیات. 2013. "سرویس درآمد داخلی باید جامع بودن ، دقت ، قابلیت اطمینان و به موقع برآورد شکاف مالیاتی را بهبود بخشد."شماره مرجع. 2013-IE-R008 ، 21 اوت.

وانگ ، زو و الكساندر ال. وولمن. 2014. "انتخاب پرداخت و آینده ارز: بینش از دو میلیارد معاملات خرده فروشی."مقاله کار شماره. 14-09 ، بانک مرکزی فدرال رزرو ریچموند ، آوریل.

وودفورد ، مایکل. 2003. علاقه و قیمت ها: مبانی نظریه سیاست پولی. پرینستون ، نیویورک: انتشارات دانشگاه پرینستون.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.